سادی فقط از یک موسسه ترسناک به خانه برگشت. این روز ولنتاین است ، او فکر می کند به دلیل شلوغی کوچکش عاشق آن نیست. امروز دختران و پسران هیچ چیزی به او ندادند ... حتی ولنتاین نیست. در حالی که او در اتاق خود می نوشت واقعاً که می خواست کوپید واقعی باشد ، دوست پدرش جی وارد شد. او فکر کرد که او با پدر سدی شکار می شود ، اما معلوم شد که وی در یک جلسه قرار داشته است. هنگامی که او تماس تلفنی را متوقف کرد ، او به صدای سادی گوش داد که درمورد احساساتش صحبت کرد. او درخواست خود را به آمور می شنود و ایده خوبی می گیرد. او مانند کوپید ، پیاز و همه لباس هایش را طی می کند و به سدی می گوید واقعی است. او خواستار ملاقات است و کوپید تا زمانی که هر کاری را طبق خواسته خود انجام می دهد موافقت می کند. او لباس خود را بیرون می آورد سکس خارجی عاشقانه و به پیکان کوپید اشاره می کند. سادی با وارد کردن یک دیک بزرگ در دهان خردسال نوجوانش ، حق تحقق خواسته های خود را بدست می آورد. او را روی تخت پرتاب کنید و شروع به فشار دادن دیک به سوراخ کوچک 18 ساله خود کنید. سرطان ، پهلو ، پایین ، پایین و حتی برخی از رویکردهای آکروباتیک در آن شرکت می کنند ، تا اینکه قهرمان فرصت ، باتلاق های با کیفیت Amur را در چهره قرار دهد.